على رغم شواهدی که نشان می دهد بازی یک مشغولیت جدی و یا شغل برای خردسالان محسوب می شود، مربیان کودک اذعان دارند بسیاری از مسئولین مربوطه و والدین دقت کافی به این امر نمی کنندو اهمیت بازی را در زندگی کودکانشان جدی نمی گیرند .بسیاری از آن ها بازی را در حکم یک فعالیت بی ارزش برای گذران وقت می پندارند.حال آن که تحقیقات، نتایجی عکس این ایده ها را نشان می دهد. بنابراین مربیان کودک به ویژه مربیان خردسال باید از ارزش بازی دفاع کنند و آن را به همه گوشزد کنند.در ضمن آثار مفید بازی را به عنوان زمینه ساز تحصیل به همه یادآور شود.
بازی چیست؟تعریف ها و تئوری های زیادی در مورد بازی وجود دارد و نمی توان یک تعریف کامل و جامع برای بازی پیدا کرد.کودکان با فرهنگ های مختلف بازی می کنند، ولی می توان گفت که بازی خون جاری در رگ های زندگی کودکان است. بازی باعث می شود تا کودک رفتارهای غیر ارادی و ناگهانی خود را بهتر کنترل کند.همچنین او را تهييج به تشخیص اشیا واقعی از نمونه های دیگر می کند و این امر موجب تمیز دادن واقعیت از خیال میشود.بازی به صورت محرک می باشد.اما مربی می تواند این سوال را مطرح کند که کودکان سرگرم بازی می شوند چون از بازی لذت می برند، یا کودکان این کار را انجام می دهند چون به وسیله معلم ها تشویق به این کار می شوند؟
بازی آزادانه انتخاب می شود.آیا کودکان می توانند آنچه را قلبا دوست دارند انتخاب کنند ؟آیا آن ها اجازه دارند از عقاید خودشان در بازی استفاده کنند و محل های مناسب آموزشی را خودشان ترتیب دهند؟بازی یک عملکرد جهت دار است.کودکان در هنگام بازی احساس رضایت می کنند ، حتی اگر این بازی نتیجه ای هم نداشته باشد، بازی لذت بخش است.کودکان از شرکت در این گونه فعالیت ها لذت می برند.مربیان باید وقتی فعالیت هایی را برای کودکان ترتیب می دهند به این نکته توجه داشته باشند که کودکان خود شخصا حق انتخاب داشته باشند.مثلا اگر از کودک بپرسید می خواهی با این لگو ها خانه بسازی یا مزرعه ، این برخورد قدرت انتخاب را در کودک می کشد.
انواع بازی برای آگاهی بیشتر والدین به این صورت طبقه بندی شده است:
اما در هنگام بازی با یکدیگر به تبادل رفتار پرداخته ونظرات خود را به یکدیگر بیان می کنند.
بازی های نمایشی همراه با تقلید می باشد.خردسالان و کودکان نو پا رفتار اجتماعی قوی در بازی های نمایشی از خود نشان می دهند.مثلا در مدرسه بازی، والدین از هر فرهنگی با کودکانشان بازی می کنند .
اغلب بازی های سنتی بازی های حرکتی هستند.از جمله : دست زدن ، آواز خواندن ، دویدن لی لی حوضک و قایم باشک .این گونه بازی ها مهارت های اجتماعی کودکان را افزایش داده ، حس همکاری و تعلق را در کودکان ایجاد می کند.بازی های نمایشی مستلزم تقلید از بعضی افراد می باشد.در اجرای نمایش ارتباط کلامی و تأثیر متقابل بین دو با چند نفر تقویت می شود.اجرای یک نقش همان تقلید از فرد است.توجه به هدف بازی و یافتن راهی برای اجرای نمایش تا پایان وقت لازم از اهداف دیگر این نوع بازی می باشد.
در بازی های نمایشی که توسط کودکان انجام می شود مهارت های زیر کسب می شود:
ایجاد حس همدلی :کودک می آموزد که از شخص دیگری تقلید کند، در نتیجه حس همدلی و توجه به دیگران در او تقو بث می شود.
رشد شخصیت اجتماعی :با بازی در نقش دیگران ، تجربه اینکه کودکه بداند مادر ، پزشک و یا پرستار چگونه فکر می کنند، موجب رشد شخصیت اجتماعی او می شود.
کسب مهارت های اجتماعی :انتظار برای این که نوبتش شود ، توفیقات اجتماعی که بدست می آورد . این که چگونه مورد قبول بک جمع واقع می شود و این که چگونه کار و بازی گروهی انجام دهد. کلید موفقیت کودک در جامعه است.
پیشرفت ذهنی در بازی :به عقیده “پیازه و ويگوتسکی“. بازی اصلی ترین عامل رشد شناختی کودک است.
همچنین یکی از پاک ترین روش های فکری قابل دسترس برای خردسالان می باشد.کودکان در قالب انواع بازی با درک واقعیت ها و کنترل مهارت های شخصی، به تعادل دست می یابند.بازی های تخیلی ، حافظه ی کودک را قوی کرده و اطلاعات و معلومات کودک را افزایش می دهند.در ضمن در بازی های نمایشی ، کودک از لغات توصیفی بیشتری نسبت به دایره ی لغت روزمره استفاده می کند.
نقش مربیان در بازی :مربیان باید به کودک کمک کنند تا کیفیت بازی اش بیشتر شود.
به این صورت که :
کودکان باید کاملا آگاه شوند ، پیشرفت کنند ، تحقیق کرده و ایده هایشان را بکار گیرند.انواع بازی ها دامنه ی مهارت های کودکان را در زمینه های روحی، جسمی، زیبایی شناسی و اجتماعی و عاطفی بیشتر می کند .جو لذت بخشی ایجاد می کند که خلاقیت کودک را افزایش داده و یادگیری همراه با لذت به او هدیه می کند.
تهیه و تایید توسط: اعظم قائمی (مربی پیش دو)