تأثیر روابط سالم والدین و فرزندان در تحکیم خانواده

بر اساس مدل آسیب پذیری استرس در آسیب شناسی روانی، پژوهشهای زیادی نقش خانواده را به عنوان عامل موثر در پیشگیری از آسیب پذیری افراد بررسی و نقش روابط و تعاملات والد_ فرزندی و شیوه های فرزندپروری را به عنوان مهمترین عوامل خانوادگی موثر بر سلامت روانی افراد، تایید کرده اند. انسجام خانواده نشانه پیوندهای عاطفی است که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر دارند و شامل مولفه هایی مانند: رابطه عاطفی، تعامل خانوادگی، روابط پدر و مادر، رابطه فرزندان و والدین، میزان تعامل از لحاظ زمان و مکان، نوع دوستی و علائق و نهایتاً نحوه گذراندن اوقات فراغت است. اگر خانواده که از والدین و فرزندان تشکیل شده است، از هماهنگی، انسجام و تفاهم متقابل برخوردار باشد، زمینه زندگی سالم خانودگی در آن فراهم می گردد.
بررسی الگو های ارتباطی والد_فرزندی یکی از عوامل موثر بر انسجام و تحکیم خانواده، نوع ارتباط والدین با فرزندان می باشد که آن را به عنوان سبک‌های فرزند پروری مطرح می نمایند.
سبک فرزند پروری به روش‌های تربیت و تعلیمی والدین گفته می‌شود که بر نحوه تعاملات آن‌ها با فرزندانشان تاثیر می‌گذارد. انواع سبک های فرزندپروی به شرح زیر میباشد:
مستبدانه (Authoritarian)
والدین مستبد به این دلیل معروف هستند که وقتی کودک دلایل پشت یک قانون را زیر سوال می برد می گویند : ” حرف حرفه منه ! ” آنها علاقه ای به مذاکره ندارند و بر اطاعت متمرکز هستند. این والدین به فرزندان خود اجازه درگیر شدن در چالش ها و موانع را نمی دهند. قوانین را وضع می کنند و عواقبش را بدون توجه یا توجه اندک به نظر کودک اجرا می کنند.
مقتدرانه (Authoritative)
والدین مقتدر قوانینی دارند و برای نقض قوانین پیامدهایی در نظر می گیرند. آنها به نظرات فرزندان خود اهمیت می دهند و بیشتر زمان و انرژی خود را صرف پیشگیری از مشکلات رفتاری می کنند. آنها از استراتژی های انظباطی مثبت برای تقویت رفتارهای مثبت استفاده می‌کنند.
سهل گیر (Permissive)
این والدین کاملا بخشنده هستند و نگرش “بچه ها باید بچگی کنند” را اتخاذ می‌کنند. پیامدهایی که برای رفتارهای نامطلوب کودکان خود در نظر می گیرند، اجرا نمی‌کنند. آنها صمیمی و پاسخ گو هستند، اما انتظارات روشنی ندارند و رفتار فرزندان را هدایت نمی‌کنند. آنها نظارت تربیتی کمتری روی فرزندان دارند.
بی اعتنا (Uninvolved)
والدین بی اعتنا وقت و انرژی زیادی را برای رفع نیازهای اولیه کودکان اختصاص نمی‌دهند. احتمال غفلت در این والدین وجود دارند که به نظر می‌رسد کمتر عمدی باشد. مشکلات سلامت جسمانی یا سلامت روان یا مشکلات سوء مصرف مواد در این والدین بیشتر دیده می‌شود. بررسی الگو های ارتباطی در خانواده ستیز معتقد است زماني كه نوعي فشار در زندگي وجود داشته باشد برخي مردم از پنج طريق به مقابله با آن مي‌پردازند. در خانواده‌هاي آشفته انتقال پيام به صورت دو سطحي است.

افراد خانواده با شبکه ای از پیوند ها به یکدیگر متصل می‌شوند. این پیوند ها می تواند مرئی یا نامرئی باشد. به طور کلی می توان گفت در خانواده نقش ها در سه طبقه دسته بندی می شود :
1 – زناشویی (زن و شوهری)
2 – پدر- فرزندی و مادر – فرزندی
3 – خواهر – برادری
نقش ها اثر عمده ای بر کارایی موثر خانواده از طریق نفوذ قواعد، فرآیند های ارتباطی و پاسخ به فشارهای روانی دارند. بطوریکه می‌توان مشاهده کرد تاثیر سبک های ارتباطی والدین و فرزندان چه تاثیر بر رشد شخصیت و هم چنین روابط خانوادگی آنها دارد که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می شود :
کودکانی که با والدین سخت گیر و مستبد بزرگ می‌شوند بیشتر اوقات از قوانین پیروی می‌کنند. اما اطاعت آنها بهایی دارد. فرزندان والدین مستبد بیشتر با مشکلات عزت نفس مواجه هستند چون به نظراتشان اهمیت داده نشده است. همچنین حالت‌های تهاجمی در این کودکان بیشتر دیده می‌شود زیرا آنها به جای اینکه به فکر چگونگی انجام کارها در آینده باشند اغلب بر عصبانیتی که نسبت به والدین خودشان احساس می کنند متمرکز می شوند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه والدین مستبد اغلب سخت گیر هستند. کودکانی که والدین مقتدر دارند به احتمال زیاد به بزرگسالانی مسئولیت پذیر تبدیل می شوند که به راحتی احساساتشان را بیان می کنند. آنها شاد و موفق هستند.
کودکانی که با والدین سهل گیر بزرگ می‌شوند بیشتر از نظر تحصیلی دچار مشکل می شوند. آنها مشکلات رفتاری بیشتری را نشان می دهند چون قوانین را نمی دانند. در این کودکان عزت نفس پایین و غمگینی بیشتری گزارش شده است. همچنین آنها در معرض مشکلات سلامتی بیشتری از جمله چاقی، پوسیدگی دندان و .. هستند.
کودکان والدین بی اعتنا عزت نفس پایین تری دارند آنها در مدرسه عملکرد ضعیفی دارند و در رتبه شادی پایین تر از سایر کودکان هستند.

خانم ستیر ویژگی های خانواده آشفته را به شرح زیر بیان می کنند :
1. جو منفی را خیلی سریع می توان احساس کرد. گاهی محیط آن چنان سرد است که گویی همه یخ زده اند.
2. فضا فوق العاده مودبانه است.
3. بی حوصلگی به وضوح مشهود است.
4. بدنها سفت و خمیده و چهره ها عبوس و غمگین یا مانند صورتکی بی احساس به نظر می رسند.چشم ها فرو افتاده است و نگاه ها از مردم می گریزند.
5. نشانه دوستی در میان افراد خانواده کم است گویی همبستگی خانوادگی نوعی وظیفه است و افراد صرفا تلاش می کنند تا یکدیگر را تحمل کنند.
با توجه به وبژگی های خانواده بالنده که به شرح زیر می باشد :
1. حرکت بدنها ملیح و حالت چهره ها آرمیده است.
2. افراد روشن صحبت می کنند.
3. در روابطشان با هم روانی و هماهنگی وجود دارد.
4. حتی وقتی خردسالند به نظر گشاده رو و مهربان می آیند و بقیه افراد خانواده هم با آنها مثل آدم های بزرگ رفتار
می کنند .به سخنان هم گوش می دهند و رعایت حال و خواسته های هم را می کنند. آشکارا صحبت می کنند.
5. از خطر کردن نمی ترسند، چون احساس می کنند اشتباهات احتمالی از طرف افراد خانواده پذیرفتنی است.
6. همه احساس می کنند که دیگران برای او ارزش قائل هستند و او را دوست دارند.
می توان مشاهده کرد که این شاخص ها در سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین و هیمنطور در سبک ارتباطی همتراز نیز مشاهده می شود .
پس هنگامی که اعضای خانواده از همه رویدادهایی که در زمان حال تجربه می کنند آگاه شوند می توانند هم به عنوان فرد و هم به عنوان خانوده رشد کنند . هدف اصلی یکی سازی رشد هر یک از اعضای خانواده با یکپارچگی و سلامت نظام خانواده است.
اصول رفتاری والد و کودکان در خانواده به منظور تحکیم بنیان خانواده:
اگر خانواده که مرکب از والدین و فرزندان است از هماهنگی، انسجام و تفاهم متقابل زن و شوهر برخوردار باشد، زمینه زندگی سالم خانوادگی را فراهم می کند. اما اگر واحد خانواده انسجام و هماهنگی نداشته باشد به فروپاشی و انهدام تهدید می شود و پایه و اساس آن فرو می ریزد. به منظور افزایش انسجام در خانواده لازم است والدین در ارتباط با فرزندان خود به این اصول پایبند باشند :
اصل 1 : انتظاراتتان را به روشنی با فرزندانتان در میان بگذارید : بچه ها دقیقا نمی دانند که پدر و مادرشان از آنها چه انتظاری دارند پس در بیان انتظارات بصورت یکدست عمل کنید تا کودکان بین انجام انتظارات پدر یا مادر دچار سردرگمی نشوند .
اصل2 : رفتارهای بی اهمیت را نادیده بگیرید: بسیاری از رفتارهای ناراحت کننده بچه ها و بهتر بگوییم اغلب آنها از نوعی نیست که کسی به آنها توجه کند.
اصل3 : رفتارهای مناسب را تقویت کنید: وظیفه ما به عنوان پدر و مادر این است که بعضی از رفتارهای مطلوب فرزندانمان را انتخاب کنیم و در جهت تقویت آنها بکوشیم مثلا: اگر دیدید فرزندتان کاری در منزل انجام می دهد به او بگوئید: ( آفرین، متشکرم از کاری که انجام دادی)
اصل4 : رفتارهای نامتناسب را متوقف و سپس آنها را از نو هدایت کنید: جهت دادن مجدد به رفتار به‌طرز مثبت و سازنده به روش (آموزش اصلاحی) معروف است که از شش مرحله تشکیل می شود:
1- حرف مثبتی بزنید.
۲- رفتار مساله ساز را به طور خلاصه شرح بدهید.
۳- رفتار مطلوب را توضیح دهید.
۴- دلیلی بیاورید و توضیح دهید که چرا رفتار جدید مطلوب تر است.
۵- رفتار مطلوب را تمرین و اعمال کنید.
۶ – بازخورد مثبت بدهید.

برای رسیدن به این مهم توصیه های زیر پیشنهاد می شود:
* به لحاظ کلامی به فرزندان خود نزدیک شوید.
* با فرزندانتان غذا بخورید: مشخص شده است کودکانی که در کنار سایر اعضای خانواده غذا می خورند، مهارتهای هیجانی، اجتماعی و روانی بیشتری دارند.
* با کودکانتان بازی کنید: بازی کردن با ایجاد صمیمیت بیشتر بین والدین و فرزندان به شما کمک می کند تا دوستان خوبی برای یکدیگر باشید.
* به فرزندانتان اجازه کمک کردن بدهید: کمک کردن در برخی کارهای منزل و بیرون از منزل باعث ایجاد حس مسئولیت پذیری و احساس ارزشمندی و عزت نفس در کودکان شده و علاوه بر آن او به فردی خیر و مهربان تبدیل خواهد شد.
* به فرزندانتان ابراز علاقه کنید: لازم است محبت خود را با انجام کارهایی به او نشان دهید برای مثال: روی یخچال برایش پیام های محبت آمیز بنویسید، یا زمانی که صحبت می کند به دقت به حرف هایش گوش کنید تا بداند چقدر برای شما مهم و دوست داشتنی است اگر مطمئن نیستید حرفی را که می خواهید بزنید شرایط را بهتر می کند یا نه، بهتر است آن حرف را نزنید: در زمان صحبت با فرزندان قضاوت نکنید، داوری نکنید، نصیحت نکنید ، اندرز ندهید صرفا حرف بزنید. البته این بدان معنا نیست که هرگز نباید فرزندانتان را نصیحت کنید اما این را برای اوقات به خصوصی که قصد چنین کاری را دارید بگذارید.
* تعامل های جسمانی مطلوب را افزایش بدهید: اگر خوب و دقیق حساب کنید پوست بدن انسان بزرگترین، پر وسعت ترین و پر وزن ترین اندام به حساب می آید اغلب مردم دوست دارند که لمس شوند، در آغوش کشیده شوند، نوازش شوند متاسفانه وقتی فرزندان خانواده به خصوص پسران که بزرگتر می‌شوند از این نوازش و از این در آغوش کشیده شدن محروم می شوند و این بسیار بد است نه تنها در آغوش کشیدن کار خوبی است بلکه به سلامتی فرزند شما هم کمک می کند.

سخن پایانی
هرچه انسجام و صمیمیت در خانواده بیشتر باشد والدین توان مقابله موثرتری برای مقابله با استرس فرزندپروری نشان داده و سبک مناسب تری برای فرزندپروری بر می گزینند و هر چه ارتباط والدین و فرزندان قوی تر باشد آنها در مواجهه با پیامد های رفتاری و شناختی منفی مقاوم تر هستند و انسجام خانوادگی بیشتری را تجربه می کنند. تعداد فرزندان در فرزند پروری نقش بسیار مهم و کلیدی دارد و خانواده های تک فرزند و دو فرزند نسبت به خانواده های چند فرزند در تربیت فرزندان خود چالش های بیشتری دارند. به بیان بهتر هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد تربیت پذیر تر خواهند بود و با آسیب های فردی، خانوادگی و اجتماعی کمتری مواجه خواهند بود.

گردآورنده: سرکار خانم غفوری (مربی بهداشت)

تایید کننده: سرکار خانم خمّر (مدیریت آموزشگاه)

منبع: صدیقه خادم کارشناس سلامت روان، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت
زینب سرحدی مدیر گروه سلامت روانی ، اجتماعی دانشکده علوم پزشکی بم


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20