شخصیت امام علی (ع)

برای شناخت امام(ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، می توان به سخنان آن حضرت درباره خودشان یا سخنان کسانی که حضرت را درک کرده و در مکتبش پرورش یافته اند – بی واسطه یا با واسطه – و حتی دشمنانش مراجعه کرد. از آنجا که امام(ع) از مقام عصمت برخوردار است، شناخت حضرتش برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن است; به همین جهت، شاید بهترین راه شناخت حضرت مراجعه به سخنان معصومان(ع) و از جمله خود ایشان باشد. لذا در این نوشتار بنابر آن است که امام(ع) را از زبان مبارکش معرفی کنیم. طبیعی است که با بضاعت ناچیز نگارنده و محدودیت مقاله، فقط به جلوه های اندکی از شخصیت آن بزرگوار پرداخته ایم.

1) علی(ع) پرورش یافته مکتب پیامبر اکرم(ص) است الف: دوران طفولیت امام (ع) هنگامی که امام(ع) نوزاد بود، پیامبر گهواره او را در کنار رختخواب خود قرار می داد; حتی گاهی بدن او را می شست و در مواقعی شیر در کام او می ریخت و او را به سینه می فشرد. امام(ع) خود در این باره چنین می فرماید: «و قد علمتم موضعی من رسول الله(ص) بالقرابة القریبة، والمنزلة الخصیصة وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره، و یکنفنی فی فراشه و یمسنی جسده و یشمنی عرفه و کان یمضغ الشی ء ثم یلقمنیه » شما می دانید مرا نزد رسول خدا چه رتبت است، و خویشاوندی ام با او چه در نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویشم جا داد، و مرا در بستر خود می خوابانید چنان که تنم را به تن خویش می سود و بوی خوش خود را به من می بویانید. و گاه بود که چیزی را می جوید، سپس آن را به من می خوراند. ب : دوران نوجوانی امام(ع) در سال خشکسالی مکه، ابوطالب که بزرگ قریش بود به جهت زیادی عایله خود – و شاید رسیدگی به امور دیگران – با مشکل اقتصادی شدیدی مواجه شد.

پیامبر اکرم(ص) از این فرصت استفاده کرد و برای مساعدت به ابوطالب و به همراه عمویش عباس، کفالت دو تن از پسران او را متقبل شدند. در نتیجه جعفر به کفالت عباس و امام(ع) که کوچکترین پسر خانواده بود، به کفالت پیامبر اکرم درآمدند و بدین وسیله، حضرت که هنوز سنین کودکی خود را می گذرانید، به طور کامل تحت تربیت پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت. امام(ع) در این باره می فرماید: «لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به.» من همچون فرزندی که همواره همراه مادر است، همواره با پیامبر بودم و به دنبال او حرکت می کردم و او هر روز نکته تازه ای را از اخلاق نیک برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که به او اقتدا کنم. ج – امام(ع) هنگام بعثت پیامبر اکرم(ص) حضرت در این وقت حدود ده سال داشتند، اما شخصیت ذاتی آن بزرگوار و تاثیرات تربیتی مکتب پیامبر اکرم(ص) ایشان را به جایی رسانده بود که خود می فرمایند: «لقد کان(ص) یجاور فی کل سنة بحراء فاراه، و لایراه غیری … اری نور الوحی و الرسالة و اشم ریح النبوة.» پیامبر(ص) مدتی از سال مجاور کوه حراء می شد، پس تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید. من نور وحی و رسالت را می دیدم و نسیم نبوت را استشمام می کردم.

2) ایمان امام (ع) الف : اول کسی که ایمان آورد امام(ع) است بعد از آن که پیامبر به رسالت مبعوث شد، اول کسی که ایمان آورد امام(ع) بود. چنانکه فرموده است: «والله لانا اول من صدقه.» به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که وی را تصدیق کردم. یا فرموده است: «انی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان.» من بر فطرت توحید تولد یافته ام و در ایمان از همه پیش قدم تر بوده ام. ابن ابی الحدید معتزلی – از بزرگان اهل سنت – دلایل زیادی بر اینکه اول کسی که به پیامبر ایمان آورد امام علی(ع) است اقامه می کند و اشکالاتی را که به این ادعا وارد کرده اند جواب می دهد. ب : ایمان امام (ع) توام با یقین بود حضرت می فرمایند: «انی لعلی یقین من ربی و غیر شبهة من دینی.» من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین و آیین خود گرفتار شک و تردید نیستم! و یا فرموده است: «ما سککت فی الحق مذ اریته.» من از زمانی که حق را یافته ام، در آن تردید نکرده ام.

3) امام(ع) معیار هدایت و راه نجات است امامی که با حق است و حق هم با اوست: «علی مع الحق والحق مع علی.» کسی که قرآن ناطق است. پس چراغ هدایت و راه نجات نیز هست. می فرماید: «انما مثلی بینکم کمثل السراج فی الظلمة، یستضی ء بها من ولجها.» من در میان شما همچون چراغی در تاریکی هستم; هر کس به سوی آن چراغ روی آورد و در کنارش بنشیند از نورش بهره مند می گردد. امام(ع) چراغ هدایتی است که هیچ گاه کسی را گمراه نمی کند. «لا ضللت و لا ضل بی.» هرگز گمراه نبوده ام و هرگز کسی به وسیله من گمراه نشد.

گردآورنده: سرکار خانم مصطفی پور (مربی پیش 2)

تایید کننده: سرکار خانم خمّر (مدیریت پیش دبستانی)

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20