هوش های چندگانه

سالهاست که هوش به عنوان یکی ازموضاعات جالب در روانشناسی مورد توجه کارشناسان و مردم بوده است.اینکه چه کسی باهوش است،چگونه میتوان میزان هوش را بالا بردو اینکه تفاوت در میزان هوش چه نقشی در زمینه های مختلف ایفا میکند،.همه و همه سالهاست مورد بحث و گفتگوی متخصصان میباشد.
هاوارد گاردنر ،در سال 1983 ادعا کرد که عقاید قدیمی درمورد هوش که در حوزه های روانشناسی طی سالهای گذشته به کار رفته نیازمند اصلاح جدی است.نظریه او درباره ی چندگانگی هوش به دلیل ملموس و عملی بودن و توجه به تفاوتهای فردی ،پنجره ای تازه به روی مربیان،معلمان و به طور کلی اصحاب تعلیم و تربیت گشود.
براساس نظریه ی گاردنر چندین نوع هوش وجود دارد که نسبتا مستقل بوده و میتوانند به روشهای مختلفی توسط افراد و فرهنگهای گوناگون پرورش یافته و ترکیب شوند.وی با بکارگیری نتایج مشاهدات خود ونیز حوزه های دیگر چون انسان شناسی ، روانشناسی ،فیزیولوژی،علوم شناختی و هچنین زندگی نامه افراد استثنایی به این نتیجه رسیدکه حداقل 9 گونه هوش مختلف وجود دارد.

هوش کلامی
این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان.دارندگان این هوش مهارتهای شنیداری تکامل یافته ای داشته و معمولا سخنوران برجسته ای هستند .انها بجای تصاویر با کلمات فکر میکنند. مهارتهای شامل موارد زیر میشود:
گوش دادن،حرف زدن، قصه گویی، توضیح دادن،تدریس،استفاده از طنز،درک قالب و معنی کلمه ها،استفاده از زبان برای بخاطر اوردن اطلاعات،قانع کردن دیگران به پذیرفتن دیدگاه خودشان
هوش منطقی_ریاضی
این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از استدلال ،منطق و اعداد. دارندگان این هوش به صورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی منطقی فکر می‌کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار می سازند. آنها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سوال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند .مهارت های آنان شامل این موارد می شود: حل مسئله تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات، کارکردن با مفاهیم انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر، به کار بردن زنجیره ای طولانی از استدلال‌ها برای پیشرفت، انجام آزمایش‌های کنترل شده، سوال ها و کنجکاوی در پدیده های طبیعی، انجام محاسبات پیچیده ریاضی، کار کردن با شکل های هندسی.

هوش بصری

فضایی این نوع هوش ،توانایی درک پدیده های بصری است.دارندگان این نوع هوش تمایل دارند با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر و فیلم خوششان می‌آید.
مهارت‌های آنها شامل موارد زیر است:
جور کردن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالاً از طریق هنرهای تجسمی)، دستکاری کردن تصاویر، ساختن تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری.

هوش موسیقی
این نوع هوش، یعنی توانایی تولید و درک موسیقی. دارندگان این روش علاقه‌مند به موسیقی بوده و با استفاده از صداها ریتم ها و الگوهای موسیقی فکر می کنند. آنها بلافاصله چه با تعریف و چه با انتقاد به موسیقی عکس العمل نشان می دهند. خیلی از این یادگیرنده ها بسیار به صداهای محیطی (مانند صدای زنگ صدای جیرجیرک و چک کردن شیرهای آب) حساس هستند. مهارت های آنان شامل موارد زیر می شود:
آواز خواندن، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگسازی، به یاد آوردن ملودی ها و درک ساختار و ریتم موسیقی.

هوش بدنی جنبشی

این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا دارندگان این هوش افکار و احساساتشان را از طریق حرکت بیان میکنند. آنها درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند (به عنوان مثال در بازی با توپ یا استفاده از تیرهای تعادل مهارت دارند). آنها از طریق تعامل با فضای اطراف شان قادر به یادآوری اطلاعات هستند.
مهارت‌های آنان شامل این موارد می شود:
رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، هنرپیشگی، تقلید حرکات، استفاده از دست هایشان برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات از طریق بدن..

هوش درون فردی

این هوش یعنی توانایی درک خود و آگاه بودن از حالت درونی خود. افراد دارای این هوش سعی می کنند تا احساسات درونی، رویاها، روابط با دیگران و نقاط ضعف و قوت خود را درک کنند..
مهارت های انان شامل موارد زیر میشود
تشخیص نقاط ضعف و قوت خود، درک و بررسی حالت های درونی خود، آگاهی از احساسات درونی، تمایلات و رویاها، ارزیابی الگوهای فکری خود، درک نقش خود در روابط با دیگران.

هوش برون فردی
یعنی توانایی ارتباط برقرار کردن و فهم دیگران. این یادگیرنده ها سعی می کنند چیزها را از دیدگاه دیگران ببینند تا بفهمند آنان چگونه می اندیشند و احساس می کنند. آنها معمولاً توانایی خارق العاده ای در درک احساسات، مقاصد و انگیزه‌ها دارند. آنها سازمان دهنده های خیلی خوبی هستند، هرچند بعضی وقتا به دخالت متوسل می شوند. آنها معمولاً سعی می‌کنند که در گروه آرامش را برقرار سازند و همکاری را تشویق کنند. آنها هم از مهارت های کلامی (مانند حرف زدن) و هم از مهارت های غیر کلامی (مانند تماس چشمی و زبان بدن) استفاده می کنند تا کانال های ارتباطی با دیگران برقرار کنند.
مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود:
دیدن مسائل از دیدگاه دیگران (دیدگاه دوگانه)، گوش کردن، همدلی، درک خلق و احساس دیگران، مشورت، همکاری با گروه، درک انگیزه و نیت های افراد، رابطه برقرار کردن چه ازطریق کلامی چه غیر کلامی ،اعتماد سازی ،حل وفصل ارام درگیری ها،برقراری روابط مثبت با دیگران.

هوش طبیعت گرا

کسانی که هوش طبیعت گرای بالایی دارند. سازگاری بیشتری با طبیعت دارند و معمولاً به پرورش، کشف محیط و یادگیری درباره موجودات و محیط زیست علاقه مندند. یادگیرنده های دارای این هوش علاقه به موضوعاتی از قبیل گیاه شناسی، زیست شناسی و جانورشناسی دارند.
مهارت در رده بندی و فهرست اطلاعات، لذت بردن از باغبانی، کشف طبیعت، پیاده روی و چادر زدن در طبیعت  داشتن اطلاعات خوبی در مورد فصول از دیگر ویژگی‌های این افراد محسوب می گردد.

هوش معنوی
این هوش یعنی توانایی کاربرد اطلاعات معنوی در جهت حل مسائل روزانه و فرایند دستیابی به هدف. یادگیرنده های دارای این نوع هوش از توانایی آراستن فعالیت ها، حوادث و روابط زندگی روزانه با احساسی از تقدس، استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل روزانه و ظرفیت درگیری در رفتار فضیلت مآبانه (بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، احساس شفقت و… )برخوردار هستند.

گرد آورنده : سرکارخانم نیلیاتی ( مربی پیش2 )

تایید کننده : سرکار خانم اسحاقی ( مدیریت آموزشگاه )

برگرفته از کتاب: از تحریک مغز تاهوش هیجانی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20