سه نوع کاری که برای بچه های کار ممنوع است؟ طبق دسته بندی سازمان ملل متحد، انواع کار بچه ها که تحت قوانین بینالمللی ممنوع است به سه دسته تقسیم میشود:
الف- بدترین اشکال بی قید و شرط کار بچه ها که در سطح بین المللی تحت عنوان بردگی، قاچاق، بردگی در ازای بدهی و سایر اشکال کار اجباری، کودک سربازانی که در درگیریهای نظامی به کار گرفته می شوند، بردگی و کار در زمینه های جنسی و کلیه فعالیت های غیرقانونی تعریف می شوند.
ب- کارهایی که توسط کودکان زیر حداقل سن مشخص شده برای این نوع کار طبق استانداردهای ملی و بین المللی انجام شده و مانع تحصیل کودک می شود.
ج- کارهایی که به سلامت جسمی، روحی یا اخلاقی کودک آسیب می رساند یا به دلیل ماهیت یا شرایطی که در آن انجام می شود به عنوان کار پر خطر شناخته می شود. به همین دلیل، پدیده بچه های کار، یکی از آسیب های اجتماعی است که هر جامعه ای را تهدید می کند.
علل گوناگونی مانند توزیع نابرابر بودجه های فرهنگی و عمرانی بین کلان شهرها و شهرهای کوچک و نیز مهاجرت روزافزون شهری، شکاف طبقاتی، بیکاری و مسائلی از این دست، سبب شده است تا روستاها خالی از سکنه شوند، به شکلی که خانواده های بیشماری به طور مستمر در راستای دستیابی به زندگی بهتر به کلان شهرها مهاجرت کرده و در حاشیه این شهرها (حاشیه درون شهری یا برون شهری)ساکن میشوند.
به دلیل پیدا نشدن فرصت های شغلی مناسب و افـزایش هزینه ها، بالاجبار بخش زیادی از بار تأمین درآمد برعهده کودک خانواده میافتد و کودک با طرد شدن از روند آموزش نوین و اشتغال به کار، با تهدیدها و آسیب های متعددی مواجه خواهند شد. با این وجود، به طور کلی، متأثر از تقسیم بندی «تالکوت پارسونز» می توان زمینه های شکل گیری کودکان کار را در چهار زمینه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دید. زمینه های اقتصادی شکل گیری بچه های کار: یکی از زمینه های اثرگذار در شکل گیری بچه کار، مشکلات اقتصادی ای است که این بچه ها و خانواده های شان با آن مواجه می شوند.
بسیاری از متخصصین حوزه اجتماعی، نقش مسائل اقتصادی را اثرگذارتر از سایر موارد فرهنگی و … می دانند. کودکان کار در اکثر مواقع، به دلیل ناتوانی خانواده در تأمین معاش خانواده، از سنین کودکی به کار می پردازند. به عبارت دیگر، این کودکان به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی، به جای کودکی و یادگیری مهارت های زندگی، به کار خواهند پرداخت. زمینه های اجتماعی شکل گیری بچه های کار: زمینه های اجتماعی مؤثر در بچه کار شدنِ بچه های کار را می توان در قالب سطح خانوادگی مشاهده کرد. هر چند که زمینه های اجتماعی به تنهایی در قالب سطح اثر گذار خانواده خلاصه نمی شود، اما به دلیل اثرگذاری قابل توجه آن، این سطح را می توان مؤثرتر از سایر سطوح اجتماعی دید. در همین راستا، در موارد متعددی مشاهده شده است که کانون خانواده نه تنها مکان مناسبی در راستای پرورش کودک نبوده، بلکه زمینه طرد آن از خانواده را به وجود خواهد آورد. به عنوان مثال کودکان کار خیابانی متعددی مشاهده شده اند که به دلیل نامناسب بودن شرایط خانواده مانند وجود تعرض جسمی، روحی، جنسی و … از خانه فرار کرده و کار بر سر چهارراه ها و مکان های دیگر را بهتر از بودن در محیط خانواده می دانند. زمینه های فرهنگی شکل گیری بچه های کار: جامعه شناسان، بیشتر از متخصصین دیگر، نقش عوامل فرهنگی را پر رنگ تر از متغیرهای اثرگذار دیگر به شمار می آورند. البته این به معنای نپذیرفتن سایر عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری کودک کار نیست.
به عنوان مثال، پژوهشگران اجتماعی معتقدند که اقتصاددانان در تحلیل پدیده کار کودک، با تقلیل پدیده کودک کار به زمینه های صرف اقتصادی، دیگر زمینه های مؤثر مانند مسائل فرهنگی، اجتماعی و … را یا در تحلیل های شان وارد نمی کنند یا نقش آنان را کم رنگ تر از سایر مسائل دیگر خواهند دید. به هر روی، نقش مسائل فرهنگی، از جمله موارد اثر گذار در پدیده بچه کار می باشد. خرده فرهنگ متفاوت والدین این کودکان، از موارد تسهیل کننده روند بچه کار شدن کودک و از موانع اثرگذار بر روند آموزش کودک کار به حساب می آید. در موارد قابل توجهی مشاهده شده است که سرپرست کودک کار، کار کودک را نه تنها عیب ندانسته بلکه آن را وظیفه کودک خود تلقی خواهد کرد. به همین دلیل است که در مواردی سرپرست کودک کار با وجود سلامت جسمانی و روانی، به کار نپرداخته و کار کردن را وظیفه کودک خردسال خود میداند.